English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 286 (6189 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fuel pump U پمپ سوخت
fule pump U پمپ سوخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
write U سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
writes U سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
jet U سوخت پاش
jets U سوخت پاش
jetted U سوخت پاش
jetting U سوخت پاش
pop U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
popped U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
pops U سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
charge U جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charges U جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
choke U دریچه سوخت
choked U دریچه سوخت
chokes U دریچه سوخت
tips U باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
fuel U سوخت
fuel U تقویت سوخت گیری کردن
fuel U سوخت دادن
fuel U سوخت موتور
fuel U سوخت گیری کردن
fuel U سوخت ماده قابل اشتعال
fueled U سوخت
fueled U تقویت سوخت گیری کردن
fueled U سوخت دادن
fueled U سوخت موتور
fueled U سوخت گیری کردن
fueled U سوخت ماده قابل اشتعال
fuelled U سوخت
fuelled U تقویت سوخت گیری کردن
fuelled U سوخت دادن
fuelled U سوخت موتور
fuelled U سوخت گیری کردن
fuelled U سوخت ماده قابل اشتعال
fuelling U سوخت
fuelling U تقویت سوخت گیری کردن
fuelling U سوخت دادن
fuelling U سوخت موتور
fuelling U سوخت گیری کردن
fuelling U سوخت ماده قابل اشتعال
fuels U سوخت
fuels U تقویت سوخت گیری کردن
fuels U سوخت دادن
fuels U سوخت موتور
fuels U سوخت گیری کردن
fuels U سوخت ماده قابل اشتعال
solid fuel U سوخت جامد
burner U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
burner U سوخت پاش
burners U وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
burners U سوخت پاش
atomisers U سوخت افشان
atomisers U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomisers U سوخت پاش
atomizer U سوخت افشان
atomizer U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizer U سوخت پاش
atomizers U سوخت افشان
atomizers U سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizers U سوخت پاش
tanker U مخزن سوخت
tankers U مخزن سوخت
stoke U سوخت ریختن در
stoked U سوخت ریختن در
stokes U سوخت ریختن در
stoking U سوخت ریختن در
firing U عمل سوخت دادن
firing U سوخت
metabolism U سوخت وساز
metabolism U سوخت و ساز
metabolisms U سوخت وساز
metabolisms U سوخت و ساز
fireman U سوخت انداز
fireman U سوخت گیر
firemen U سوخت انداز
firemen U سوخت گیر
sludge U لجن غلیظ رسوب مخازن سوخت ناو
refuel U سوخت گیری
refuel U تجدید سوخت کردن
refuel U سوخت گیری کردن
refueled U سوخت گیری
refueled U تجدید سوخت کردن
refueled U سوخت گیری کردن
refueling U سوخت گیری
refueling U تجدید سوخت کردن
refueling U سوخت گیری کردن
refuelled U سوخت گیری
refuelled U تجدید سوخت کردن
refuelled U سوخت گیری کردن
refuelling U سوخت گیری
refuelling U تجدید سوخت کردن
refuelling U سوخت گیری کردن
refuels U سوخت گیری
refuels U تجدید سوخت کردن
refuels U سوخت گیری کردن
throttle U دستگاه کنترل سوخت
throttled U دستگاه کنترل سوخت
throttles U دستگاه کنترل سوخت
throttling U دستگاه کنترل سوخت
tank U تانکر حمل سوخت تانکر
tank U ماشین سوخت
Other Matches
central refueling provisions U سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
air metering force U نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
combustion starter U مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
bipropellant U سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
burner frame U سوخت
gasoline U سوخت
propellants U سوخت
stoker U سوخت
combustion U سوخت
propellant U سوخت
catabolism U سوخت
power fuel U سوخت
dissimilation U سوخت
octane U سوخت ماشینی
fossil fuels U سوخت سنگوارهای
rocket fuel U سوخت راکت
feeders U سوخت رسان
liquid fuel U سوخت مایع
raw fuel U سوخت خام
fossil fuel U سوخت سنگوارهای
fuel air pump U بوستر سوخت
metabolical U سوخت وسازی
motor fule U سوخت موتوری
liquid propellant U سوخت مایع
oil firing U سوخت روغنی
metabolic U سوخت و سازی
fueling U سوخت گیری
feeder U سوخت رسان
it excited my pity U دلم سوخت
fuel gas U سوخت گازی
fuel filter U صافی سوخت
fuel engineering U مهندسی سوخت
carburator U سوخت رسان
fuel economy U اقتصاد سوخت
chemical fuel U سوخت شیمیایی
colloidal propeller U سوخت کلوئیدی
fuel consumption U مصرف سوخت
fire teazer U سوخت انداز
firer U سوخت انداز
feed tank U مخزن سوخت
fuel grade U درجه سوخت
fuel injection U سوخت رسانی
fuel meter U سوخت سنج
ion burn U یون سوخت
avgas U سوخت طیاره
aviation fuel U سوخت هواپیما
gas fuel U سوخت گازی
fule pump U تلمبه سوخت
fule injection U تزریق سوخت
fuel tap U شیر سوخت
fuel tank U مخزن سوخت
fuel storage U انبار سوخت
fuel manifold U چندراهی سوخت
bulk petroleum U سوخت مخزنی
domestic fuel U سوخت خانگی
rocket fuel U سوخت موشک
The house burned down . U خانه سوخت
thickened fuel U سوخت جامد
stoker U سوخت انداز
solid propellant U سوخت جامد
fuel injection system U سیستم تزریق سوخت
feed pump U پمپ سوخت رسانی
One must suffer in silence. U باید سوخت وساخت
Her face was sun-burnt. U صورتش درآفتاب سوخت
fuel control unit U واحد کنترل سوخت
feeder vessel U کشتی سوخت رسان
fuel endurance U قدرت پایداری سوخت
fuel endurance U میزان تکافوی سوخت
fuel oil mixture U مخلوط روغن و سوخت
stoker U متصدی سوخت کوره
stokehold U محل سوخت ریزی
liquid propellant U سوخت مایع موشک
spray carburetor U کاربراتور سوخت پاش
oilking U متصدی سوخت و اب کشتی
liquid rocket U راکت سوخت مایع
metabolic reaction U واکنش سوخت و سازی
natural gas firing U سوخت گاز طبیعی
overfeed U زیاد سوخت رساندن به
peptized fuel U سوخت تغلیظ شده
powdered coal firing U سوخت خاک ذغال
specific fuel consumption U مصرف سوخت ویژه
injector pump U پمپ تزریق سوخت
injector nozzle U نازل سوخت پاش
unusable fuel U سوخت غیرقابل استفاده
fuel reserve tank U مخزن ذخیره سوخت
fuel supply line U لوله سوخت رسانی
to mend the fire U سوخت به اتش رساندن
fuel supply pump U پمپ سوخت رسانی
thickened fuel U سوخت تغلیظ شده
fuel tank vent U هواکش تانک سوخت
gasoline gels U سوخت تغلیظ شده
What can't be cured must be endured. <idiom> U باید سوخت و ساخت.
hypergolic fuel U سوخت فوق حساس
i fell pity for him U دلم برایش سوخت
i felt sorry for him U دلم برایش سوخت
regenerative gas firing U سوخت گازی رژنراتیو
burner nozzle U نازل سوخت پاش
bunkering U دخیره سوخت در کشتی
bunker adjustment factor U ضریب تعدیل سوخت
breeder rocket U راکت سوخت ساز
air/fuel ratio U نسبت هوا به سوخت
basal metabolism U سوخت و ساز پایه
baf U ضریب تعدیل سوخت
diergolic U سوخت مایع ثابت
jet b U نوعی سوخت تقطیر شده
hypergolic fuel U سوخت خیلی حساس به اشتعال
afterburning U عملیات بعد از احتراق سوخت
acid base metabolism U سوخت ساز اسید- باز
restrictor U لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
basal metabolic rate U اهنگ سوخت و ساز پایه
reviving U وصول مطالبات سوخت شده
burner nozzle U شیپوره یاافشانک سوخت پاش
catabolism U سوخت موادغذایی دربافت ها فروساخت
curb weight U وزن کل خودرو با سوخت وتجهیزات
fuel air mixture ratio U نسبت مخلوط سوخت و هوا
diesel fuel oil filter U صافی سوخت موتور دیزل
bunkering U ذخیره سوخت در کشتی سوختگیری
bulk production U تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
bulk production U تقسیم سوخت درفروف کوچک
stokehole U سوراخ محل سوخت ریزی بکوره
supercharger U دستگاه هوا و سوخت رسانی بیشتر
underway replenishment U تجدید سوخت و تدارکات درحال حرکت
feed door U دری که ازان سوخت درکوره میریزند
flexible fuel tubing U لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
injector U وسیله تزریق افشانک سوخت پاش
fule level gage U دستگاه اندازه گیری سطح سوخت
jet a U سوخت موتور توربینی که دردمای 04 درجه منجمدمیشود
superfortress U نوعی هواپیمای تانکر سوخت 6 موتوره هوایی
Those who lose must step out. U هر که سوخت (باخت ) باید از بازی بیرون برود
bi fuel U موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
blowdown U خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
bunker fuel U سوخت یا گازوییلی که به مصرف خود کشتی می رسد
prudent limit of endurance U حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
into plane service U تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
prudent limit of patrol U حداکثر زمان گشت مطمئن هواپیما از نظر سوخت
bulk petroleum U سوخت قوال مخازنی که بیش از 55 گالن فرفیت دارند
stratotanker U نوعی هواپیمای تانکر سوخت رسان چهار موتوره هوایی
wet wing U بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
best power mixture U نسبت متناسب مخلوط سوخت و هوا برای حصول حداکثرقدرت
boost rocket U موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
brake specific fuel consumption U مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
joint petroleum office U دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
cartridge U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
cartridges U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
biocidal action U عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
weakest maintained U ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
turbofan U موتوری با میزان سوخت معین که تراست بیشتری نسبت توربوجت ایجاد میکند
residence time U مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
accelerating pump U پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
regression rate U سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
damping vane U پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
multipropellant U سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
cruise control U کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
what state U در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
anti knock U ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
best economy mixture U نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
state chicken U در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
joule kelvin effect U انبساط گاز با فشار زیاد ازمجرای کنترل سوخت یا پلاک منفذدار که با کاهش دماهمراه است
replenishing phase U بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
wobble pump U پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
state tiger U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
state lamb U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
wing tanks U تانکهای سوخت که داخل بال تعبیه شده یا بخشی از بال راتشکیل میدهد
vehicle mass ratio U نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
gasoline U سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
diesel ramjet U موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
burn out U تمام شدن سوخت به طور غیرمنتظره خاتمه سوزش زمان خاتمه سوزش سوختن
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
unit mill U سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
deep tank U مخازن اب و سوخت زیر ناو مخازن پایین ناو
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com